در هر جامعه ای وقتی نخبگان علمی و فرهیختگان با اخلاق و دانشمندان علوم اجتماعی و اقتصادی در صدر بنشینند ، امیدوار هستیم که جامعه کم کم به سوی تعالی و بالندگی حرکت کند این مهم که اینروزها به آن شایسته سالاری می گوییم علیرغم بدیهی بودن مغفول است، شاخص های دیگر مانند ارتباطات فامیلی ، اعتماد شخصی ، هم حزبی بودن و سایر شاخص ها موجب کم رنگ شدن نقش تخصص و تعهد و شایسته سالاری شده است ، در دراز مدت این مهم موجب تضعیف اقتدار و ضعف حاکمیت و نظام شده و اعتماد عمومی را به حاکمان در مورد صلاحیت حکومت داری کم رنگ می کند ، در ابتدای انقلاب تعهد را جانشین تخصص کردیم و گریزی هم از آن نبود ولی هم اکنون پس از گذشت سالها و تربیت افراد تحصیل کرده و متخصص در امور مختلف شاهد تفوق ارتباطات بر شایسته سالاری در همه ارکان کشور هستیم ، استفاده ابزاری از کلمه نفوذ ، تقسیم جامعه به خودی و غیر خودی ، تلاش برای ایجاد شبکه ای از افراد مرتبط برای قبضه کردن آینده ، از دلایل این باورهای مخرب است ، بدانیم که این بریدن شاخه ای که بر آن نشسته ایم در انتها به سقوط خودمان خواهد انجامید و سقفی که موریانه فساد قدرتش از میخ و چوب شایسته سالاری محکم تر باشد روزی فرو خواهد ریخت و در آن روز هزاران خون ریخته شده طی ۱۵۰ سال اخیر برای اعتلای این کشور به هدر خواهد رفت .
فرشید شکرخدایی
